۲۴۷- مهر سیه چشمان مرا مهر سیه چشمان زسر بیرون نخواهد شد قضای آسمان است این و دیگر گوننخواهدشد رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت مگر آه سحر خیزان سوی گردون نخواهدشد ؟ مرا روز ازل اری بجز رندی نفرمودند هر آن قسمت که آنجا رفت از آن …
۲۴۷- مهر سیه چشمان مرا مهر سیه چشمان زسر بیرون نخواهد شد قضای آسمان است این و دیگر گوننخواهدشد رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت مگر آه سحر خیزان سوی گردون نخواهدشد ؟ مرا روز ازل اری بجز رندی نفرمودند هر آن قسمت که آنجا رفت از آن …