۹۱- ذکر جمیل کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست درهگذر کیست که دامی زبلا نیست روی تو مگر آینهلطف الهیست حقاکه چنین است ودرین روی و ریانیست زاهددهدم پندزروی تو زهی روی هیچش زخداشرم و زروی تو حیا نیست ای شمع سحر گریه به حال من و خود …
۹۱- ذکر جمیل کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست درهگذر کیست که دامی زبلا نیست روی تو مگر آینهلطف الهیست حقاکه چنین است ودرین روی و ریانیست زاهددهدم پندزروی تو زهی روی هیچش زخداشرم و زروی تو حیا نیست ای شمع سحر گریه به حال من و خود …